خانه / اقتصاد سیاسی

اقتصاد سیاسی

فرایند فرهنگی شدن تحولات صنعتی در پاتوق‌های ارتباطی رخ می‌دهد

مرحوم قانع بصیری پژوهشگری پرکار و نظریه‌پردازی توانا بویژه در زمینه فرهنگ صنعتی شدن بود. همچنین در عرصه روزنامه‌نگاری در نوع خود صاحب سبک بود و شاگردان زیادی را در این حوزه پرورش داد. ماهنامه کیمیا، نخستین نشریه تخصصی پتروشیمی بود و سپس سردبیری ماهنامه مدیریت و مجله آریانا گردشگر از جمله نشریاتی بودند که وی سردبیری آنها را به عهده داشت. در آخرین بخش از تجمیع آثار نامبرده، قریب به ۷۰۰ عنوان مقاله از وی در این مجلات و سایر مجله‌ها و روزنامه‌ها گردآوری شده است.

بیشتر بخوانید »

سیاست از قدرت تا توهم

جامعه شناسان بشر را موجودی اجتماعی توصیف کرده اند. بدین معنی که هر فردی ذاتاً نیاز به روابط با محیط اجتماعی خود دارد. اهمیت غیرقابل انکار این روابط را هنگامی به درستی درمی یابید که خود را در موقعیت تنها در شهری قرار دهید چون تهران. تصور کنید روزی از خواب بیدار و متوجه شوید که جز شما دیگر کسی در این شهر ساکن نیست، همه رفته اند و شما تنها صاحب یک شهر شده اید. اگر در ترس دچار ایست قلبی نشوید، شانس آورده اید. اما تجربیات بعدی شما از این هم مهم تر است. به یکباره تمامی آرزوها و خواسته های قلبی تان هیچ و پوچ می شوند. زمانی در حضور دیگر آدمیان در آرزوی داشتن خانه مستقل و ماشینی شیک بودید ولی اکنون یک شهر پر از خانه و ماشین دارید که برای شما بی ارزش شده اند. حالا شما تنها یک آرزو بیشتر ندارید اینکه با یک همنوع خود روبه رو شوید تا بتوانید با او کلامی رد و بدل کنید و از این هراس کلافه کننده تنهایی رهایی یابید.

بیشتر بخوانید »

سخنرانی محسن قانع بصیری در هم اندیشی فرهنگ و صنعت؛ «پایین نقطه بحرانی»

اشاره: در سال ۱۳۸۱، نشست میان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونان و مدیران وی با وزیر صنایع و معادن و معاونان و مشاوران و مدیران او برگزار شد. حاصل این نشست تأسیس شورایی به نام شورای فرهنگ و صنعت بود. ریاست این شورا به دکتر محمدعلی نجفی که از یک سو سابقه فعالیت های فرهنگی را تجربه کرده و چندین سال نیز رئیس سازمان برنامه و بودجه بود رسید. این شورا پس از انجام کارهای مقدماتی میزگردی برگزار کرد که در آن از طیف های مختلف فکری حضور داشتند. عبدالحسین آذرنگ، سیدمحمد اعرابی، مهدی بهادری نژاد، غلامعلی حداد عادل، مسعود نیلی، محسن قانع بصیری و... نخستین هم اندیشی فرهنگ و صنعت را برگزار کردند. در این هم اندیشی که به یک میزگرد تبدیل شد، بحث های مختلفی انجام شد. با توجه به اهمیت موضوع، بخشی از سخنان محسن قانع بصیری از کارشناسان ورزیده در فرهنگ و صنعت را برای اطلاع خوانندگان ارجمند انتخاب کرده ایم که در زیر می آید:در فرصت های بعدی، سخنان دیگر افرادی که در این هم اندیشی حضور داشتند را تقدیم خواهیم کرد. یادآور می شویم، متن حاضر عیناً از کتاب چاپ شده توسط «وزارت صنایع و معادن» درج می شود.

بیشتر بخوانید »

ISO؛ نوعی جدید از تقلید، یا…؟

آنچه که مربوط به مقولهء مدیریت می‌شود در مجموعهء نظام‌های خلاق قابل بررسی است. بخصوص‌ مدیریت برای هر سیستم ویژگی خاصی دارد. بدون این‌ اصل مدیریت از نقش اصلی خود باز می‌ماند. به عبارت بهتر مدیریت در فضائی میان استقلال سیستم و همکاری و تبادل آن قابل تجلی است.

بیشتر بخوانید »

سیلاب های تند انقلاب انرژی در راه است

انتخاب «باراک اوباما» سر و صدای زیادی در جهان و امریکا به پا کرد. شاید در آغاز چنین به نظر آید که این ماشین تبلیغاتی بوده است که توانسته است چنین کند، اما واقعیت بسی پیچیده تر از این برداشت سطحی است. برای پاسخ به این پرسش که با انتخاب آقای اوباما جهان وارد چه تحولاتی خواهد شد ناچاریم چند نکته مهم زیر را یادآور شویم.

بیشتر بخوانید »

وقتی نظریات مارکس رنگ می‌بازند

نویسنده کتاب «مارکس و تکنولوژی» نظریات مارکس درباره اقتصاد و سیاست را در عصر حاضر ناقص خواند و گفت: در عصر کنونی برخلاف گذشته، کار عامل متغیر است، نه کالا. اکنون رابطه سرمایه‌دار و نیروی کار با دوران حاکمیت اتوماسیون فرق دارد، زیرا سرمایه‌داری نظیر «بیل گیتس» با کارمندانش سر یک میز نهار می‌خورد!

بیشتر بخوانید »

پایان دوره پدیده وارونگی در اقتصاد سیاسی ایران

رویدادهای یک قرن اخیر نشان می‌دهند که‌ هنوز نظام زاینده اقتصاد توسعه در ایران، به دلیل‌ وجود وارونگی در ساختار روابط اقتصاد سیاسی‌ کشور پدیدار نشه است. همان‌طور که می‌دانید با ظهور جوامع مدرن، دو نیروی مهم در مقابل هم‌ قرار گرفتند که عبارت بودند از: اول نیروی سیاسی‌ -تحکمی که از سوی حکومت به سوی مردم به‌ حرکت در می‌آید، و دوم نیروی اقتصاد توسعه‌ (اقتصاد متکی به پژوهش) که از سوی جامعه به‌ سوی حکومت حرکت می‌کند.

بیشتر بخوانید »

پرسشی از هایدگر؛ تکنولوژی چیست؟

پس به عبارت دیگر، هستی شناسی تکنولوژی در مرکز توجه هایدگر قرار می گیرد. از نظر او اگر نسبت ما با هستی از طریق روند وحدت و کثرت برقرار می شود، پس در تکنولوژی نیز همین روند باید مورد توجه قرار گیرد. کوشش هایدگر برای یافتن چنین روندی از تحرک، آنگاه به بن بست می رسد که وی تنها تکنولوژی معطوف به ماشین فیزیکی را مورد پرسش قرار می دهد یعنی همان اشتباهی که مارکس نیز گرفتار آن شد و نتوانست در تبیین رابطه کار با انسان؛ کار را تبدیل به متغیری خلاق کند چرا که اگر کار به صورت متغیر خلاق دیده نشود نقش فرد آشکار نخواهد شد، زیرا اتوماسیون و تکرار خصلتی جمعی است و در نهایت دیدگاه جمعی را به فردی که می اندیشد، تحمیل می کند. اگر مارکس در نهایت این خصلت جمعی- اتوماسیونی را پذیرفت هایدگر این خصلت را به چالش گرفت و از این رو تکنولوژی را سد راه تحرک به سوی هستی تصور کرد.

بیشتر بخوانید »

دوالپا

افسانه‌ها و اسطوره‌ها از موجودی به نام دوالپا سخن‌ می‌گویند. قدرتی اهریمنی که بر شانه‌ات سوار شده و آنچنان‌ زانوان خود را بدور گردنت به فشار وا می‌دارد که تو گوئی از درد جان تهی می‌کنی و حاضر می‌شود هر چه بگوید گوش‌ دهی و بهر جا که می‌خواهد بروی. او را سواری دهی. تنها با یک‌ اشاره کوتاه متوجه می‌شوید که نیروی زانوانشان را از دلارهای نفتی اخذ می‌کنند و آن دردی که باعث می‌شود تا تو را به اطلاعت از آنها وادارد، همان نیازهائی است که در زندگی خود با آنها درگیری.

بیشتر بخوانید »