آخرین خبرها

سجاد پورقناد

در حسرت راستی

ارتباط هر فردی با درونش قواعد بسیار متفاوتی نسبت به ارتباط آن فرد با محیط زندگیش دارد. اتفاقاً آنچه که عرفا را از اهل ظاهر جدا می کند در همین دو جنبه متفاوت نگاه به اخلاق، در دنیای معنوی درونی و مادی بیرونی است. در قلمرو روابط اجتماعی گاه دروغگویی یک ضرورت انکار ناپذیر است.

بیشتر بخوانید »

از حضور سرد و یخ زده تا حضور شهود آفرین

یکی از بدترین آفات روشنفکری چه در شکل سنتی و چه در شکل مدرن آن، جزمیت است. بازتاب طبیعی چنین جزمیتی ظهور اخلاق ضد توسعه و ضد ارتباط است که به صورت غرور تجلی می کند. غرور یکی از بازتابهای طبیعی روند خشک شدن اندیشه است و خود موجب بروز رفتارهایی چون نابردباری در شنیدن و دیدن می شود. این نوع خاص از روشنفکران با کتابها بیشتر سرخوشند تا با سوژه ها. آنها پرسشگر نیستند، بی تاب نیستند، آنها مدام حکم صادر می کنند. بیشتر رفتار حاکمان سیاسی را دارند تا عارفان اهل فرهنگ. به همین دلیل آنان ناتوان در برقراری ارتباط با سوژه های مقابل خودند. حتی شهود آنها، نوع خاصی از ترکیب نابهنجار و مقلدانه از گفته ها ونوشته های دیگران است.

بیشتر بخوانید »

قدرت توجه

قدرت توجه، شرط ورود به حیطه زندگی فعال است. قدرت توجه اشاره به آغازین مرحله زایش و خلاقیت دارد. قدرت توجه بخشی از مهمترین ویژگی هرفرهنگ است یعنی، آنچه که نشانگر نوع یک فرهنگ است، از قدرت توجه همان فرهنگ به عناصری خاص از زندگی بازمی گردد، اما دقت کنید که برخی پدیدارها هستند که در هر فرهنگی توجه پذیر نمی شوند و اگر یک فرهنگ نتواند زمینه های اصلی توجه به آن پدیدارها را پیدا کند، آنگاه آنها خارج از اراده آن حوزه فرهنگی، آنقدر تغییرمی کنند تا به شکل قابل شناخت آن فرهنگ و آن آدمیان درآیند.

بیشتر بخوانید »

شخص معنوی، شخص نورانی

چندی پیش دوست عزیزی سؤالی کرد که خود عمری را با آن سؤال سرکرده بودم. سؤال این بود: شخص معنوی و نورانی چگونه شخصی است؟ ویژگی های شخص معنوی چیست؟ گفتم معلوم است مرده را زنده و زنده را عاشق می کند و عاشق بستری می شود برای وصال پی درپی. او گفت: آیا واقعاً مرده را زنده می کند؟ گفتم: تا چه تعریفی از این جمله داشته باشیم. آیا آنگاه که معرفت بر چیزی نداری نسبت به آن چیز و حتی خودت، مرده محسوب نمی شوی؟ و اگر بتوانی آن معرفت را در خود بیافرینی، دگربار زنده نمی شوی؟ معرفت ورزی نسبت به یک پدیدار نه تنها تو را نسبت به او نزدیک می کند، بلکه آن پدیدار را نیز دگربار نو و نوتر می کند.

بیشتر بخوانید »

طعم خوش

هسته ارتباطی میان انسان با هر پدیداری، هسته ای غریزی است. یعنی آنگاه که هنوز روابط انسانی ـ اجتماعی از طریق کلمه به هستی فعال خود نیامده بود، آدمی می توانست چون حیوانات دیگر شکار کند، یا بچه های خود را بصورت غریزی بزرگ کند.نقطه عزیمت ما از همان آغاز تولد، غرایزند. اما به تدریج که روابط انسانها به حوزه های دانش و کار و تبادل ارزش ها انتقال پیدا می کند، مدام بر روی این هسته روابط غریزی، فرهنگ های ارتباطی بصورت لایه هایی تو در تو ظاهر می شوند. به عبارت دیگر نوعی پوشش یا نوعی حجاب درونی که ماهیتی ارتباطی و درعین حال عقلایی ـ اخلاقی دارد، این هسته های غریزی را می پوشاند.

بیشتر بخوانید »

سازمان‌های کار درون‌زا؛ پلی به سوی توسعه واقعی

یکی از مشکلاتی که حاصل واژگون‌سازی ساختارهای اقتصادی ماست، ظهور حقوق ویژه (قدرت ویژه) در برخی از مشاغل و سازمان‌های کار است. پرداختن به مقوله توسعه کشور، بدون‌ داشتن پشتوانه‌ای راهبردی که اصطلاح علمی‌ "استراتژیزه کردن توسعه سازمان‌های کار درون‌زا، از جمله فن‌آوری‌"را برای آن‌ برمی‌گزینیم، غیرممکن است. حتی هم اینک‌ می‌توان آثار این خلاء را در اندیشه‌های‌ جزم‌گرای مطرح‌شده در مورد راهبرد مذکور، ملاحظه کرد.

بیشتر بخوانید »

آموزش عالی در باتلاق آموزشهای تکراری

برای نقد وضع اسفبار آموزش عالی کشورمان ناگزیریم نخست نگاهی گذرا به نظریه‌های مدیریتی‌ و جبرهای غیرقابل اجتناب آن بیفکنیم. خواننده گرامی ما با مطالعه دقیق این چند فراز آمادگی ذهنی‌ بیشتری برای ادراک اوضاعی که بر آموزش عالی ما حاکم است خواهد یافت. اینک آن مرور کوتاه بر نظریه‌های مدیریتی:

بیشتر بخوانید »

سادگی دادگاههای عام، پیچیدگی‌های امروز و فردا

در دنیای معاصر که بشر توانسته میان علم و سازمان‌های کار خود رابطه‌ای فعال برقرار سازد و در پرتوی همین ارتباط ناظر بر شتاب‌گیری خلاقیت‌های‌ فردی در سازمانهای کار شود، یک اصل مهم بوجود آمده است که می‌توان آن را به صورت زیر تشریح کرد: «نمی‌توان از یک جعبه برنامه آنچه را که دلت‌ می‌خواهد برای اجرابرداری، چراکه حاصل تنها یک‌ چیز است؛ جریانی ضدتوسعه!»

بیشتر بخوانید »