چون برگی خشک

چون برگی خشک

در هجوم تند بادی پائیزی

از شاخه خشک درختی پیر

بر زمین یاس افتادم

روزگاری سبز بودم و زنده

با هر نفسی

هوای دم کرده از انتظار

پر از شوق وصال می شد

امروز اما

در هراس از گامهای کور

خشک و شکننده

در پی گوشه ای دنجم

تا شاید راز زیستنم را به خاک سپارم