در دنیای معاصر که بشر توانسته میان علم و سازمانهای کار خود رابطهای فعال برقرار سازد و در پرتوی همین ارتباط ناظر بر شتابگیری خلاقیتهای فردی در سازمانهای کار شود، یک اصل مهم بوجود آمده است که میتوان آن را به صورت زیر تشریح کرد: «نمیتوان از یک جعبه برنامه آنچه را که دلت میخواهد برای اجرابرداری، چراکه حاصل تنها یک چیز است؛ جریانی ضدتوسعه!»
بیشتر بخوانید »اقتصاد سیاسی
فرهنگ منحط کار، تهاجم فرهنگی و غربزدگی…
در این مقاله نشان خواهیم داد که نیروی زاینده استقلال عقل، و نیروی زاینده همبستگی عشق و معرفت است. از طریق نیروی اول نوعی جدائی و از طریق نیروی دوم نوعی وحدت خلاق ایجاد میشود. تنها یک نگاه به آن دسته از تربیتهائی که کار را از مجموعه آموزشهای تئوریک خود جدا میکنند دلیل افول بهرهوری و ضعف خلاقیت و کاربرد محصولات پژوهشی در جامعه ما را نشان میدهد. هنگامی که به کودک میگوئیم در ازاء اخذ خدمات و پول از خانواده تنها درس بخوان، در حقیقت رابطهٔ وی را با کار قطع کردهایم و با این قطع موجب ضعف در نیروی همبستگی و ایجاد غروری ابلهانه در وی شدهایم. فردی که این چنین تربیت شده است قدرت مانور لازم در شرایط بحران اجتماعی را از دست میدهد، در نظر او بسیاری از کارها تحقیرآمیزند و از این روی وی اگر از گرسنگی هم بمیرد آن کارها را انجام نمیدهد.
بیشتر بخوانید »تشکلهای اجتماعی و ارزشهای توسعه
اصلی مهم میگوید هرچه از طریق آزمون نهادهای خرد به نهادهای میانی و از آن به نهادهای کلان اجتماعی گامگذاریم، روندی از تکامل و بالندگی شخصیت، از مستقل به هم بسته را دنبال خواهیم کرد و همین طور برعکس، فقدان آزمون در نهادهای خرد منجر به انتزاعی شدن جریان فعالیت در نهادهای کلان میشود و جریان بالندگی شخصیت معنوی و همبسته را مسدود کرده و جریانی از بازی قدرت را در فضایی سیاسی پدید میآورد.
بیشتر بخوانید »بحران اقتصادی فعلی کشور
با توجه به این مقدمه جا دارد که موضوع بحران اقتصادی فعلی کشور را مورد بررسی قرار دهیم. بنظر می رسد یکی از دلایل مهم ظهور این بحران حاصل بی توجهی قلمرو سیاسی نسبت به ضرورت های توسعه اقتصادی است. نمونه بسیار جالب مدیریت در خاورمیانه آن است که سیاست خود را متناسب با تحولات اقتصادی تنظیم می کند، ترکیه است و در مقابل بهترین نمونه ضعف در مدیریت تنظیم رابطه سیاست با اقتصاد، خود مائیم.
بیشتر بخوانید »مدیریت، یقه سفید
مدیریت علمی است که هدفی خاص را با توجه به مشروعیت پذیری از قدرتی خاص از طریق تجمع رویداد کار قابل دستیابی می کند. پس در یک سوی فضای زندگی هدف و قدرت وجود دارد و در سوی دوم ابزارهایی که می توانند این هدف را (با توجه به که قدرت ارزانی می کند) قابل دست یابی کنند. طبعاً مهم ترین این ابزارها نیروی انسانی است و از زمان انقلاب صنعتی، نیروهای انسانی در درون سازمان های کار دچار تنوع بسیار شدند. اما علی رغم این تنوع ها می توان نیروهای انسانی در محیط کار را عمدتاً به دو گروه عمده تقسیم کرد.
بیشتر بخوانید »مدیران داخلی و تحول در بازار و تکنولوژی جهان
لاشک آنچه موجب پیوند میان دانش و بازار می شود، تولید است، خواه هدف تولید کالا باشد یا . در تولیداست که دانش به محصول دارای ارزش اقتصادی ( ارزش مبادله) تبدیل می شود. دانائی با بازار نیز پیوند برقرار می کند و این پیوند را بصورت زایش تقاضای جدید ظاهر می سازد. به هرتقدیر پیوند دانائی با بازار موجب بروز چند رویداد مهم در جهان معاصر گردید اینان عبارتند از:
بیشتر بخوانید »نگاهی به بانکها، از پرش تا سقوط
هر نهاد اقتصادی چیزهائی می خرد، یا خدماتی جذب می کند و سپس تحولی در آنها ایجاد می کند که منجر به ارزشی جدید می شود و سپس آنها را می فروشد. بر این اساس بانکها نیز چنین روندی را دنبال می کنند. در نگاه اول آنها پول می خرند و می فروشند یا بهتر بگوئیم پول را از کسی که انگیزه کسب بهره مالکیتی آن را دارد، یا مایل به پس انداز مطمئن و یا مایل به سرمایه گذاری است می گیرند و آن را به مشتریان متقاضی می رسانند. بانکها سیستم های تمرکز و تفرق قدرت سرمایه یا بهتر بگوئیم پول هستند. به همین دلیل بانکها می توانند کارنامه هائی کاملاً متضاد داشته باشند. آنها می توانند با توزیع سرمایه در بخش های مولد جامعه موجب توسعه شوند و هر سه بخش پژوهش، تولید و تجارت را فعال کرده، در توسعه جامعه نقشی مهم داشته باشند و برعکس می توانند با توزیع پول به بخش های دلالی و غیرمولد نقشی ضد توسعه بازی کرده و جامعه را دستخوش بحران کنند. بعلاوه بانکها با آگاهی از چرخش پول در گروه ها و طبقات اجتماعی و ایجاد اعتبارات کوتاه و میان مدت می توانند بر نیروی تقاضای موثر جامعه افزوده و با حرکت اصلاحی میدان را بر نزول خواران تنگ و تنگ تر کنند.
بیشتر بخوانید »بانکداری از داده ها تا ستانده ها: بانکداری از دلالی مالی تا توسعه توان تولیدی
می گویند فردی ثروتمند روزی به شهری کوچک سفر کرد و به بهترین هتل آن شهر وارد شد، یک طبقه هتل را برای یک هفته اجاره کرد و وجه آن را نقداً به مسئول هتل پرداخت کرد و سپس برای انجام کارهایش از هتل خارج شد. پس از رفتن او مسئول هتل که به قصاب شهر بدهکار بود آن وجه را تماماً برای او فرستاد. قصاب نیز که به خیاط شهر بدهکار بود آن پول را برای او فرستاد. خیاط که بتازگی مغازه ای جدید خریداری کرده بود آن پول را برای صاحب قبلی مغازه فرستاد که به او بدهکار بود. صاحب قبلی که چندی پیش دوستان را به هتل فرستاده بود و هتل دار از او طلب کار بود همان پول را به او پرداخت کرد. در این میان درست در زمانیکه مسئول هتل پول را دریافت کرد مرد ثروتمند از راه رسید و به وی گفت کارش را در شهر انجام داده و دیگر نیازی به حضور در شهر ندارد و می خواهد بازگردد. مسئول هتل نیز همان پول را به وی پس داد. در این مسیر چه اتفاق افتاد پولی وارد شد چرخشی در شهر کرد و دگربار بدست صاحب اولیه آن رسید. اما این چرخش مشکلات چندنفر را رفع کرد بدون آنکه در نهایت حضوری مدام داشته باشد. ارزش مهم سرمایه های بانکی هم همین است. مدیریت یک بانک موفق آنست که بتواند اثری مثبت در چرخه سرمایه گذارده و طی این چرخش ضمن آنکه مشکلات گروه های مختلف را حل می کند، سهمی نیز برای مدیریت خود قائل شود.
بیشتر بخوانید »تروریسم و متافیزیک مدرن / عشق به بشریت و نفرت از مردم!
داستایوسکی روزی نگرانی خود را از آنارشی چنین بیان کرد: «ترکیب عشق به بشریت با نفرت از مردم یکی از خطرات مهلک نهفته در سیاست مدرن است.»* یکی از دلایل ظهور تروریسم در نیویورک به ماهیت این شهر مربوط می گردد. نیویورک را باید نقطه تلاقی دو مکانیسم کاربرد معکوس فیزیک و متافیزیک تعریف کرد.*
بیشتر بخوانید »روشنفکران سنتی، روشنفکران شبه مدرن و مقوله توسعه
مقالهای که در زیر مطالعه میفرمائید واپسین بخش مقالهای است که در شماره گذشته این ماهنامه، زیر عنوان «انسان ایرانی؛ سنت و نوزائی» چاپ شد. محور آن مقاله بررسی این پرسش بنیادین بود که آیا سنتها، درهرحال، و هر شرایطی تا توسعه و مدرنیته در تضاد و تعارضند؟ در ذیل همین پرسش این پرسش هم مطرح شد که چگونه امکان دارد «انسان ایرانی» واقعیت و ماهیت سنتهای جامعه خویش را به درستی شناسایی کند و دریابد چگونه میتوان از تلفیق سنتها با عناصری که جهان را متحول کردهاند، نسخهای ملی برای یک توسعه ملی و پایدار، تهیه کند.
بیشتر بخوانید »