نیروهای تباه کننده مدیر

می گویند هیچ چیز در مدیریت تباه کننده تر از کینه و حسادت نیست. علت نیز روشن است، مدبربت علم تناسب میان خواسته با عقول کاربردی است. کینه و حسادت رابطه میان این دو را از طریق تبدیل خواسته ها به نیروی انتقام قطع می کنند و موجب فروپاشی تعادل رو به توسعه سازمان کار می شوند. چندی پیش در …

بیشتر بخوانید »

نشانه ها و برندها

نشانه شناسی را یکی از علوم آغازین ظهور انسان مدرن می دانند. حتی اولین رمان های نوشته شده در جهان مدرن ساختاری نشانه شناسی داشتند. داستان های شرلوک هولمز نمونه تمام عیار یک قدرت نشانه شناسی است. نشانه ها می توانند زمینه را برای توجه به محصولات تحت نفوذ خود فراهم آورند. معمولاً نشانه ها از یک سو در پیوند با کیفیت و طرح یک محصول قرار می گیرند و از سوی دیگر خود نشانه و چگونگی عرضه آن در بازار و تبلیغات بر روی آن می تواند موجب ظهور نوعی حافظه فعال در مصرف کننده شود. نشانه ها باید بتوانند اعتماد مشتریان را به خود فراهم آورند.

بیشتر بخوانید »

مدیریت از نیروی ثبات تا تغییر

می توان مدیریت را علم رابطه میان ثبات و تغییر در عرصه سازمانهای کار تعریف کرد. در مدیریت همواره با دو هسته متضاد و پارادوکس روبروییم. از یکسو هدف کار همواره با پدیده ای به نام تغییر روبرو است و از سوی دیگر امنیت و ثبات یکی از بایست های مهم مدیریت است. هر مدیری به ناچار باید با این دو هسته متضاد آشنا شده و روبرو گردد تا بتواند استراتژی و تاکتیک های خود را پیاده کند. مدیرانی هستند که فکر می کنند این دو مقوله جدا از یکدیگر هستند. آنها نمی دانند به ناچار با بحران های حاصل از جدال این دو نیرو روبرو خواهند شد. حتی در حیات هم چنین نیست، پس چگونه می توان در قلمرو روابط اجتماعی این دو مقوله را از یکدیگر جدا کرد.

بیشتر بخوانید »

مدیریت از تعادل تا تحول

اگر می خواهید در عرصه مدیریت خود را محک زنید. لازم است به دو نکته زیر توجه کنید. اول آنکه مدیریت علم شناخت تعادل و تحول است. این بدان معنی است که هر سازمان رو به توسعه همواره در روندی از تبدیلات تعادلی کهنه به تعادلی نو از طریق تحولی مناسب گام می گذارد. تنها از طریق چنین تحولاتی است که سازمان کار قادر خواهد شد بر نیروی کاهش کیفیت غلبه کرده و بر دامنه اثرگذاری ارادی خود افزوده و بر متغیر های محیطی غلبه کند.

بیشتر بخوانید »

عصبانیت در مدیریت

می گویند تباه کننده ترین رفتار در مدیریت عصبانیت است. عصبانیت حالتی است که حاصل انقطاع رابطه اندیشه با قدرت و جایگزینی روابطی غریزی با قدرت است.بدین ترتیب افق های گذشته و آینده مسدود شده و تنها لحظه های گریزنده حال است که خودرا به فرد اسیر آن تحمیل میکند.به معنی دیگر فرد عصبانی نه میتواند از تحلیل استدلالی بهره …

بیشتر بخوانید »

ارزش ایده در خلق برند

ساختار تولید ثروت اجتماعی یا همان نهادهای کار دارای سه نیرو است. که عبارتند از: نیروهای زایش (پژوهش)، تبدیل (تولید) و مبادله (تجارت). با اندکی دقت می توانید حاصل فعالیت این سه نیرو را به شرح زیر توصیف کنید. توسط نیروی زایش قدرت جدید پدید می آید. این قدرت در بخش تبدیل مواد انرژی را به محصول قابل مبادله و …

بیشتر بخوانید »

آزادی و فرامین تبدیلی در مدیریت

آزادی و انتخاب دو رکن اصلی در زندگی اجتماعی بشراند که میان اندیشه و عمل قرار می گیرند. ارزش آزادی یا شاید مهم ترین و بنیادی ترین ارزش آزادی این است که می تواند جریانی از نقد و تحلیل رویدادها تا انتخاب بهترین روش مقابله با آنها را از طریق حضور بیشترین ظرفیت اندیشمندان فراهم آورد. بدون وجود آزادی رابطه مهم نظریه ها با جریان های نقد و تجربیات قطع شده و نظریه هادچار جزمیت شده و برای بقای خود به نیروی سیاسی فرد متوسل می شوند. در این حال نظریه در قامت ایدئولوژی مدام خود را به جامعه تحمیل کرده و وی را ضعیف تر می کند.

بیشتر بخوانید »

از محیط خلاق تا محیط بحرانی

شاید هیچ علمی به اندازه مدیریت با رابطه فعال میان اندیشه و تجربه روبرو نیست. علت نیز روشن است سوژه اصلی و تم فعالیت مدیران انسانها هستند. انسانها تنها سوژه شناخت نیستند، بلکه هر انسان خود ذاتی شناسنده است و از این رو درمیان متغیرهای جهان متغیری نمی شناسید که به اندازه انسان دستخوش تحول مدام باشد. او روزی شاد و روزی غمگین است روزی عصبانی و ساعتی دیگر شاد داشت. آنچه که باز هم موضوع را پیچیده تر می کند انست که به انسان نمی توان چون ماشین نگریست و از او توقع داشت چون پیچ و مهره های یک ماشین فیزیکی کاری خاص را مدام تکرار کند انسان بواقع موجود حیرت انگیزی است. علت آنست که او ذاتاً پرسش گر و خلاق است و اگر این خصیصه او بدرستی آشکار نشود آنگاه خود دستخوش از خود بیگانگی شده و به عاملی برای تخریب بدل می گردد. تنها یک پرسش بدون پاسخ بود که آدمی از بهشت راند و او را در گرداب ضرورت های عالمی زمینی سرگردان کرد.

بیشتر بخوانید »

بحران اقتصادی فعلی کشور

با توجه به این مقدمه جا دارد که موضوع بحران اقتصادی فعلی کشور را مورد بررسی قرار دهیم. بنظر می رسد یکی از دلایل مهم ظهور این بحران حاصل بی توجهی قلمرو سیاسی نسبت به ضرورت های توسعه اقتصادی است. نمونه بسیار جالب مدیریت در خاورمیانه آن است که سیاست خود را متناسب با تحولات اقتصادی تنظیم می کند، ترکیه است و در مقابل بهترین نمونه ضعف در مدیریت تنظیم رابطه سیاست با اقتصاد، خود مائیم.

بیشتر بخوانید »